اصل تیغ اوکام، اصل و سنگ بنای طراحی مینیمالیسم است. آنچه که این قاعده بیان میکنه در یک جمله: “از میان فرضیات موجود برای یک مسئله با نتیجه یکسان، باید فضیه ای را انتخاب نمود که کمترین جززیات را دارد”. به عبارتی اگر وجود عنصری در کارکرد کلی سیستم اثری ندارد. در حذف آن درنگ نکنید!
تصور کنید صبح از خواب بیدار می شوید و روی صفحه گوشیتان صربه میزنید تا ساعت را چک کنید اما صفحه گوشی روشن نمی شود. در این شرایط نفسیر شما چیست؟
- احتمالا شارژ گوشی تمام شده
- ممکن است صفحه نمایش گوشی سوخته باشد
- یایک کوتوله بی خانمان باطری گوشی را درآورده و با خود برده است.
کدام منطقی تر است درستی کدام فرضیه را امتحان میکنید؟ اختمالا در اولین فرصت شارژر را به گوشی متصل میکتید چرا که امتحان کردن گزینه اول پیشفرضهای کمتری دارد و از طرقی با توجه به تجارب قبای اختمال وقوع آن از دو احتمال دیگر بیشتر است. اینجا شما دقیقا مطابق با اصا تیغ اوکام رفتار کرده اید.
اصل تیغ اوکام چیست؟
اصل تیغ اوکام، یکی از اصول طراحی تحربه کاربری UX است که به نام اصل صرفهجویی (Principle of Parsimony) نیز شناخته میشود، بیان میکند که اگر برای یک پدیده چندین فرضیه وجود دارد باید سادهترین توضیح ممکن را برای آن پدیده پدیرفت.
اصل تیغ اوکام به ما میگوید که باید از توضیحات پیچیده و غیر ضروری اجتناب کنیم، که اغلب با عباراتی مثل «سادهترین توضیح معمولا بهترین است» یا «سادهاش کنید» خلاصه میشود.
ذکر این نکته ضروری است که اصل تیغ اوکام یک قانون قطعی یا تضمین حقیقت نیست. این اصل به ما در فرآیند استدلال کمک میکند و دانشمندان و متفکران را تشویق میکند تا سادگی و ظرافت را در توضیحات خود در اولویت قرار دهند. با این حال، ممکن است در مواردی توضیح پیچیدهتری لازم باشد تا شواهد موجود را بهتر توضیح دهد یا درک جامعتری از پدیده مورد بررسی ارائه دهد.
- بهترین روش برای کاهش پیچیدگی در وهله اول اجتناب از آن است.
- بدون به خطر انداختن عملکرد کلی ، هر عنصر را تجزیه و تحلیل کرده و تا آنجا که ممکن است اضافات را حذف کنید.
- فقط زمانی که هیچ مورد اضافی قابل حذف نیست ، فرانید را تکمیل شده در نظر بگیرید.
تاریخچه اصل تیغه اوکام:
تیغ اوکام یکی از اصول حل مساله است و زمانی ارائه میشود که چندین فرضیه با قدرت پیشبینی یکسان برای مسالهای موجود است در این حالت این اصل بیان میکند که از میان این فرضیات باید فرضیهای که سادهتر است را انتخاب کرد. این ایده به ویلیام اوکام راهب فرانسیسکن، فیلسوف و منطقدان انگلیسی نسبت داده میشود.
![اصل تیغ اوکام - ویلیام اوکام خدا بیامرز](https://manaid.ir/wp-content/uploads/2022/10/1_mPyZyIWG_PQxOCBKpS99ZQ-600x387.jpeg)
کاربرد اصل تیغه اوکام در طراحی
طرح را ساده نگه دارید:
استفاده از انیمیشنهای جذاب و منوهای تو در تو اغوا کننده است اما از خودتون بپرسید آیا واقعا لازمه آیا مخاطب اونها رو مثل ما جالب ارزیابی میکنه. واقعیت اینه که اکثر مخاطبها برای هدف خاصی به یک صفحه وب سایت شما رجوع میکنند پس تمام المانهای اضافی را حذف کنید . و فقط اونچه که مخاطب به دنبالش هست رو نگه دارید. نمونه بارز آن وب سایت ویرگول است .
مینیمالیست بودن:
هر عنصر و الگوی طراحی باید بر اساس اثربخشی آن ارزیابی شود و در صورت وجود راهحل سادهتر، ویرایش و باز طراحی شود. اگر عنصری ارزشی ارائه نمی کند، باید به طور کلی حذف شود. روشی که من استفاده میکنم گرفتن فیدبک از دیگران است صفحه اصلی گوگل نمونه بارز سادگی در طراحی است. بر روی نوار جستجو تمرکز کرده، حواس پرتی را به حداقل رسانده و گام بعدی کاربر را واضح میکند.
پیامهای شفاف و کوتاه
یکی از کاربردهای مهم اصل تیغ اوکام در طراحی، تاکید آن بر پیامهای شفاف و کوتاه است. هنر یک طراح این است که پیام های تولید شده توسط سیستم را به کوتاهترین شکل ممکن و در عین حال شفاف و قابل فهم برای تمام کاربران و در جای درست به کاربر نشان دهد.
این کار تضمین میکند کاربر پیامهای سیسام را دریافت و واکتش درست را به آنها نسان می دهد. یک نمونه برای این رویکرد، مشاهده سایت Airbnb است. در این سایت، توضیحات هر اقامتگاه به صورت مختصر زیر هر مورد ذکر شده است، که به کاربر این امکان را میدهد که بدون دردسر و با یک نگاه اولیه، به تمامی ویژگیها دسترسی پیدا کند.
فرمها و ورودیهای ساده شده
فرمهای آنلاین جز جدایی ناپذیر بسیاری از تجربیات دیجیتال هستند. یکی از کاربردهای اصل تیغ اوکام در ساده سازی فرم های آنلاین است. پرهیز از ورودی های قابل تایپ توسط کاربر تا حد امکان و به کار بردن گزینههای جایگزین مانند فیلدهای قابل انتخاب، حذف فیلدهای غیر ضروری و قابلیت تکمیل خودکار از مواردی است که می توان از آنها استفاده نمود.
Typeform و پلتفرمهای مشابه دارای فرمهای پیچیدهای هستند که رابطهای یکپارچه و کاربر پسند را ارائه میدهند.
کاهش بار شناختی
هدف نهایی از به کاربرد اصل تیغ اوکام ماهش اصطکاک فکری یا، بار شناختی است. طراحان باید پیچیدگیهای غیر ضروری را حذف کنند و محتوا و ویژگیها را به طور منطقی و کارآمد سازماندهی و ساده سازی کنند. طراحان میتوانند با استفاده از نمادهای آشنا و قراردادهای استاندارد، از مدلهای ذهنی موجود استفاده کنند، منحنی یادگیری را کاهش دهند و کاربردپذیری را افزایش دهند.
پیروری از یک سیستم طراحی Design system
وجود دیزاین سیستم و پیروی از آن تضمین میکند طرح به طور کلی دارای یکنواختی در رنگها، فونتها و نمادها در سراسر محصول است. این امر به حفظ انسجام کمک میکند و به جریان کاربر و تجربه کلی کاربر و مشتری کمک میکند.
همچنین، وقتی طراحان از الگوها و استانداردهای طراحی متداول استفاده میکنند، رابط کاربری بهتری ایجاد میشود که کاربران با صرف بار شناختی کمتری میتوانند از آن استفاده کنند.
افشای تدریجی
طرح هر صفحه باید به گونه ای باشد که اطلاعات موجود تنها زمانی آشکار شوند که کاربران به آن نیاز داشته باشند.به عنوان مثال، وقتی کاربران وارد صفحه ورود به سیستم میشوند، فقط اطلاعات لازم برای آن قسمت به نمایش درآیند. این کار باعث کاهش پیچیدگی و بار شناختی میشود و با انتظارات و اهداف کاربران همخوانی دارد.
پیشگیری و مدیریت خطا
این بخش را میتوان به نوعی تکمیل کننده قانون پوستل نیز قلمداد کرد. طراح باید قادر باشد تا حد امکان اشتباهات ورودی توسط کاربر و خطاها را پیشبینی کرده و از آن جلوگیری کند. این امر نیاز به عیبیابی را کاهش میدهد این کار می تواند به سادگی انتخاب کننده تاریخ تقویم برای رزرو بلیط باشد.
محدودیتهای کاربرد اصل تیغ اوکام
هرچند تیغ اوکام یک اصل ارزشمند در طراحی UX است، اما همراه با محدودبتهایی نیز هست و این مهم است که چالش ها و محدودیتهای این اصل را نیز در نظر بگیرید:
ساده سازی بیش از حد
سادهسازی نباید منجر به از بین رفتن اطلاعات و ویژگیهای ضروری گردد. ساده سازی بعنی حذف ویژگی ها و یا اطلاعاتی که کاربر در آن صفحه از سایت یا در یک زمان خاص به آن نیاز ندارد.
مهم بودن زمینه
زمینه (Context) اهمیت دارد؛ کاربرد اصل اوکام بستگی به زمینه و نیازهای خاص کاربران دارد. باید طراحیها را بر اساس نیازهای منحصر به فرد جمعیت هدف شخصیسازی کنیم.
ضروری بودن پیچیدگی در بعضی مواقع
گاهی اوقات پیچیدگی ضروری است. ساده سازی بیش از حد ممکن است باعث شود کاربر، ارزش محصول شما را کمتر از آنچه که هست ارزیابی کند یا متوجه ارزشی که ایجاد میکند نشود. از طرفی طبق قانون تسلر هر سیستم مقداری پیچیدگی دارد که باید آن را به طور متعادل بین “کاربر نهایی” و “پروسه ساخت محصول” توزیع کرد. همچنین گاهی نیاز به راهحلهای پیچیدهتر برای برآورده کردن نیازهای خاص کاربران وجود دارد. از این رو باید بین سادگی و عملکرد، تعادل دقیقی برقرار کنیم.
نتیجهگیری
اصل تیغ اوکام، یک اصل کلیدی در طراحی رابط کاربری است که می تواند به عنوان یک خط مشی در طراحی مورد استفاده قرار بگیرد.
در حین پروسه طراحی برای افزودن هر بخش باید از خود بپرسیم آیا کاربر برای رسیدن به هدفی که برای آن در نظر گرفته شده به این بخش نیاز دارد. آیا روش یا ابزاری ساده تر برای رسیدن به هدف وجود دارد. پاسخ به این سوالات تا حد زیادی می تواند مسیری روشن برای رسیدن به یک چهارچوب کلی برای طرح ترسیم کند.
اصل تیغ اوکام بیان میکند هنگام برخورد با چندین توضیح یا فرضیه برای توجیه یک پدیده، باید سادهترین توضیح را انتخاب کنیم. این نگرش به طراحان کمک میکند تا در هنگام ایجاد و بهینهسازی محصولات یا رویهها، از اصل تیغ اوکام پیروی کنند و به راهحلهایی برسند که هم از نظر بصری و هم عملکردی، کارآمد و قابل فهم هستند. این رویکرد نه تنها در طراحی، بلکه در تمام زمینههای تصمیمگیری میتواند به عنوان یک اصل مفید عمل کند.